صداوسیما از پخش مسابقات فوتبال چند هزار میلیارد تومان درآمد دارد؟
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۵۲۹۶۳
به گزارش همشهری آنلاین، این مشکلات ریشه در مسائل مالی دارد و قوانین و مقرراتی که اتفاقا در این حوزه شفاف هستند و سالهاست در کشورهای دیگر که لیگ فوتبال و رشتههای پرطرفدار دیگری دارند، حل شده است. اعتراضات مدیران دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در روزهای اخیر را احتمالا شنیدهاید و ازسوی دیگر هم کادرهای کوچک و حتی روی اعصاب تلویزیون از بازیهای این دو تیم را هم در این سه هفته دیدهاید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این سه هفته شاهد تهدیداتی هم مانند جلوگیری از ورود دوربین صداوسیما به ورزشگاهها بودهایم. تهدیداتی که البته رنگ عمل به خودشان ندیدند و در به روی همان پاشنه قبلی است. در اینکه فوتبال در کشور ما ورزش محبوبی است کسی شک ندارد و طبق آمار سازمان صداوسیما پخش این رشته از تلویزیون هم طرفداران فراوانی دارد و بخش عمدهای از همین مخاطبان فعلی تلویزیون هم بهدلیل پخش مسابقات فوتبال است.
ازسوی دیگر میدانیم که یکی از منابع درآمدی باشگاهها در همهجای دنیا، حق پخش تلویزیونی است. موردی که در کشورهای دیگر حل شده و در یک فرآیند تعاملی این اتفاق صورت میگیرد و استفاده از شیوهها و تکنولوژیهای تازه، این فرآیند را برای مخاطبان جذابتر و برای باشگاهها و رسانه، سودآورتر میکند.
اجازه بدهید شما را با یک عدد شگفتانگیز آشنا کنیم؛ سایت Sportscriber نوشته که در فصل ۲۰۲۱-۲۰۲۰ منچسترسیتی ۱۵۳میلیون پوند از حق پخش بازیهایش بهدست آورده و لیورپول هم ۱۵۱میلیون پوند و منچستریونایتد بدون رونالدو هم، ۱۴۸میلیون پوند بهدست آورده بودند. کافی است بدانید که قیمت پوند روز جمعه حدود ۳۵هزار تومان، رقمی که حدودا عاید هرکدام از این تیمها میشود در حدود ۵هزار میلیارد تومان است. حالا شاید بتوانید اهمیت حق پخش بازیهای فوتبال را درک کنید. این رقم، تنها بخشی از منابع درآمدی باشگاههای فوتبال جهان است.
آنقدر درباره حق پخش تلویزیونی در رسانههای عمومی و فضای مجازی حرف زده شده که احتمالا بدانید بهطور کلی سه نوع حق پخش تلویزیونی به نامهای «حق پخش زنده»، «حق پخش غیرزنده» (که در این نوع حق پخش، زمان گذشته از ساعت این بازیها عامل مهمی برای قیمتگذاری است) و «حق پخش خلاصه یا صحنههای مهم بازی» وجود دارند.
جالب است بدانید آن دسته از شبکههای خبری که حق پخش نوع سوم را نخریده باشند، حتی گلهای بازیها را هم نمیتوانند پخش کنند و باید تنها به نشان دادن چند عکس یا حتی صرفا درج نتایج اکتفا کنند و اینجا جایی است که میتوانیم شاکر باشیم! شبکهای که حق پخش یک مسابقه ورزشی زنده را خریده باشد، حق پخش بازیها را به دو شکل دیگر دارد. آنها علاوه بر بازارهای داخلی، فدراسیونها و سازمانهای لیگ فوتبال میتوانند حق پخش مسابقاتشان را در بازارهای خارجی بهصورت جداگانه بفروشند.
حالا بیایم سراغ ماجرای حق پخش بازیهای لیگ خودمان. براساس قانون بودجه سال۹۹ درآمد حاصل از تبلیغات ناشی از پخش مسابقات ورزشی باید بهنسبت ۳۰ به ۷۰ بین وزارت ورزشوجوانان و سازمان صداوسیما تقسیم شود. البته این نسبت خود محل مناقشه است و طی دوسال گذشته تلاش وزارت ورزش برای بیشتر کردن سهمش حداقل تا ۵۰درصد، بینتیجه مانده است.
براساس قانون بودجه سال۱۴۰۰، درآمد حاصل از تبلیغات ناشی از پخش مسابقات ورزشی ۱۵۰میلیارد تومان برآورد شده بود که با همان نسبت ۳۰ به ۷۰، سهم وزارت ورزشوجوانان از تبلیغات ناشی از پخش مسابقات ورزشی برابر ۴۵میلیارد تومان محاسبه میشود و مطابق قانون بودجه، در سال جاری صداوسیما باید این مبلغ را به ورزش ایران پرداخت میکرد. همچنین در لایحه بودجه سال۱۴۰۱، درآمد حاصل از تبلیغات ناشی از پخش مسابقات ورزشی ۳۱۵میلیارد تومان برآورد شده که بازهم با همان نسبت ۳۰ به ۷۰، سهم وزارت ورزش معادل ۹۴.۵میلیارد تومان و سهم صداوسیما معادل ۲۲۰.۵میلیارد تومان میشود.
برنامه «فوتبال برتر» به تاریخ بیستودوم مرداد سراغ این دعوای قدیمی رفت. این برنامه بدون حضور هیچ کارشناسی و بیشتر در واکنش به نامه روز قبل باشگاههای استقلال و پرسپولیس بود که خطاب به پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما خواهان رعایت برخی از حقوق دو باشگاه شده بودند. مجری برنامه مدعی شد که سازمان صداوسیما براساس بند «پ» ماده۹۲ قانون برنامه ششم توسعه به وظایف خود درقبال فوتبال عمل کرده و بهاصطلاح حق پخش باشگاهها را پرداخت کرده است. استناد میثاقی به قانونی بود برخلاف نظر وزارت ورزش در زمان مسعود سلطانیفر که به تصویب مجلس رسیده بود.
براساس بند «ط» تبصره۹ و به استناد بند «پ» ماده۹۲ قانون برنامه ششم توسعه، وزارت ورزشوجوانان و سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران مکلفند درآمدهای تبلیغاتی ناشی از پخش مسابقات ورزشی را به ردیف درآمدی شماره۱۴۰۱۸۴ نزد خزانهداری کل کشور واریز کنند.
در همین روز، مصطفی محمدی، رئیس مرکز طرح، برنامه و بودجه صداوسیما اعلام کرد درآمدهای ناشی از حق پخش در دوسال گذشته به خزانه واریز شده و بهزودی بخش اول این درآمدها در سال۱۴۰۱ نیز به حساب خزانه واریز خواهد شد. این جملات بهمعنی اتمام ماجرا نبود. صادق درودگر بهعنوان نماینده سازمان لیگ به شبکه خبر رفت و با نماینده صداوسیما مناظره کرد و درباره ارقام ادعایی، صحبتهای تازهای مطرح کرد.
او در این برنامه گفت وزارت ورزش در سال۱۴۰۰، هفتونیم میلیارد تومان از سازمان برنامهوبودجه دریافت کرده که اگر قرار باشد این مبلغ بهصورت مساوی بین فدراسیونها تقسیم شود، هر فدراسیون ۱۴۰میلیون تومان دریافت خواهد کرد! با صحبتهای درودگر مشخص شد که ادعای مجری برنامه فوتبال برتر و رئیس مرکز طرح برنامه مبنیبر اینکه حق پخش باشگاهها پرداخت شده، درست است اما آیا رقم پرداختی هم صحیح است؟ هر فدراسیون ۱۴۰میلیون تومان؟ بهجز رشته فوتبال و کمی والیبال و کشتی، کدام رشتهها میتوانند پیش از پخش بازیهایشان، آگهی جذب کنند؟ این رقمها در مختصات ارقام نقلوانتقالات فوتبالی نیست. امسال، چند فوتبالیست با رقم هفتونیم میلیارد قرارداد بستند؟ موضوع جذاب شد.
دعوا بر سر رقمهایی است که این وسط جذبشده و چاه نفتی بهنام فوتبال که هنوز هم درآمد دارد و البته که درآمد قابل اعتنایی است. صداوسیما براساس کدام قانون هفتونیم میلیارد پرداخت کرده و مدعی است که حق فوتبال را در یکسال پرداخت کرده است؟ درآمد واقعی باشگاههای استقلال و پرسپولیس از پخش تلویزیونی چقدر است؟ تعرفههای تلویزیون برای آگهیهای بازیهای زنده این دو تیم در لیگ چقدر است؟ با ما همراه شوید تا بدانید آیا این دعوا آنقدرها که میگویند اهمیت دارد یا خیر و صحبت از رد و بدل شدن چه ارقامی است؟
تعرفهها؟ چه زیاد شد…با نگاهی به سایت «روزنه ارتباط» میتوانید به میزان رقم تعرفههای تبلیغاتی در برنامههای رادیویی و تلویزیونی دست پیدا کنید. تعرفه شبکههای مختلف تلویزیونی در این سایت قابل رویت و در دسترس عموم است. براساس اعداد منتشرشده در این سایت، میانگین هزینه هر ثانیه تبلیغ در شبکه سه حدود ۷۷۵ ۱۵۷.۷۷۸تومان است.
عدد را کامل و بدون گردکردن آوردیم تا شائبهای ایجاد نشود. لازم نیست یکبار دیگر این عدد را بخوانید، درست است؛ به تومان است و میشود حدودا یکصدوپنجاهوهشت میلیون تومان. موافقم، عدد قابلتوجهی است. جالب اینکه این رقم، تابستان سال گذشته، ۳۳میلیون تومان بوده است؛ تقریبا ۵برابر شده. اهمیت این عدد در این است که ما آن را در محاسبات خودمان، کف رقم تعرفهها در نظر میگیریم.
اجازه دهید به بقیه اعداد لیست تعرفههای شبکه سه سیما نگاهی بیندازیم. برنامه فوتبال برتر که پخش زنده مسابقات لیگ را پوشش میدهد هم مورد مناسبی است. تعرفه هزینه تبلیغ هر ثانیه برای برنامه «فوتبال برتر»،۵۰۰ ۲۹۴.۶۳۷ تومان در نظر گرفته شده است. مبلغی در حدود سیصدمیلیون تومان برای یک ثانیه. این را بدانید که این عدد در تابستان سال قبل در حدود ۱۴۳میلیون تومان بوده است؛ تقریبا دوبرابر. اگر شما هم به هفتونیم میلیارد تومان پرداختی تلویزیون هم فکر میکنید حق دارید. ما هم به همان عدد فکر میکردیم.
۳۱ هزار میلیارد؟در گزارش شهریورماه سال گذشته با عنوان «مورد عجیب درآمدهای پخش فوتبال» مبنای محاسبه را حدود ۳۰دقیقه آگهی شامل، قبل، بین دو نیمه و پس از بازی قرار دادیم. در اینجا همانند سال گذشته به زیرنویسها، لوگوی تبلیغی گوشه کادر و آگهی تقدیمی کاری نداریم. امسال استقلال و پرسپولیس کمتر از ۸۰بازی محاسبهشده سال قبل بازی دارند و بازیهای آسیایی و سوپرجام را از آن کم کردیم.
با احتساب صرفا بازیهای لیگ و حداقل یک بازی از جامحذفی هرکدام از این دو تیم ۳۰بازی و در مجموع ۶۰بازی برگزار میکنند که از تلویزیون پخش زنده میشود. خب حالا برویم سراغ اصل مطلب. ۶۰بازی را ضرب در ۳۰دقیقه آگهی میکنیم. عدد ۱۰۸هزار ثانیه بهدست میآید. حالا این عدد را ضرب در میانگین تعرفههای شبکه سه میکنیم و عدد 16,956,000,000,000 بهدست میآید. حق دارید، خواندنش کمی سخت است.
اجازه دهید اینبار عدد ۱۰۸هزار ثانیه را ضرب در میانگین تعرفه برنامه فوتبال برتر کنیم. عدد بهدست آمده هم عجیبوغریب است. 31,752,000,000,000 تومان رقم قابلتوجهی است. میشود در حدود ۳۱هزار میلیارد تومان برای ۶۰بازی و فقط پخش زنده آنها. اجازه دهید برگردیم به عددی که سازمان صداوسیما مدعی است به خزانه واریز کرده است. هفتونیم میلیارد تومان بود؟ من و شما هم اگر جای مدیران این دو تیم بودیم، هم تلاش میکردیم حقمان را بگیریم و هم از این حق ضایعشده فریادمان بلند میشد و گوش فلک را کر میکرد. ازسوی دیگر شاید اگر شما هم جای سازمان صداوسیما بودید کادر را از این کوچکتر میکردید و تمام تلاشتان را به طرق مختلف میکردید که دستتان از این چاه نفت بدون زحمت، بریده نشود.
درآمد این برنامهها هم نوش جونتونمبنای محاسباتی ما صرفا برنامه فوتبال برتر است. دوستان رسانهای و مخاطبان جدی فوتبال، بهتر میدانند که برنامههایی مانند «ورزشومردم»، «فوتبال برتر» دوشنبهها، «شبهای فوتبالی» شبکه ورزش، «ورزشگاه» شبکه پنج و برنامه تحلیلی شبکه خبر هم برمبنای مسابقات لیگ برتر و مشخصا همین دو تیم استقلال و پرسپولیس، ادامه حیات میدهند و تعرفههای تبلیغات این برنامهها هم قابل مشاهده و محاسبه است. میزان تبلیغات و درآمد حاصل از این برنامهها را در این گزارش به حساب نیاوردیم اما حواسمان هست که عدد خروجی این تبلیغات حدودا چقدر میشود و سوالمان این است که سهم آن دو تیم چگونه لحاظ میشود و آیا پرداخت میشود یا خیر؟ حتما برنامههای دیگری با موضوع فوتبال در شبکههای مختلف روی آنتن میرود که قرار نیست در این گزارش به آنها بپردازیم.
به جای اینها باید سریال میساختیانکته قابلتامل دیگر درباره پخش زنده بازیهای استقلال و پرسپولیس این است که تلویزیون اگر بخواهد برنامهای با این حجم از مخاطب در این ساعات بسازد باید چندصدمیلیارد تومان برایش کنار بگذارد. مدیران تلویزیون بهتر میدانند که ساختن برنامه یا سریالی که بتوانند میزان مخاطبی در حد بازیهای این دو تیم داشته باشند کار سخت و هزینهبری است. این سریالها و برنامهها حتما در فهرست الف قرار میگیرند و جدا از بخش ایجابی وجود فوتبالها باید به نبودنشان هم فکر کرد. خلأ این ۶۰بازی را باید برنامههای جذاب پر کند و احتساب هزینههای آنها هم میتواند به مدیران تلویزیون تلنگر دیگری بزند و آنها را وادار به تجدیدنظر در پرداخت آن هفتونیم میلیارد کند. آیا همین مخاطبان فعلی تلویزیون را هم فوتبالهای داخلی و خارجی نگه نداشته است؟ دستکم بخش زیادی از این مخاطبان را.
۹۰ درصد تخفیف؟ باشهآن ۳۱هزار میلیارد تومان درآمد تلویزیون از بازیهای استقلال و پرسپولیس را یادتان است؟ درباره تبلیغات تلویزیونی، امری به اسم تخفیف وجود دارد. نکتهای که مدیران بازرگانی در رد رقمهای مطرحشده بیان میکنند. حالا بیایید تصور کنید که مثلا ۹۰درصد از این ۳۱هزار میلیارد تومان هم به شرکتها تخفیف دادهاند (حواسمان به تهاتر بین سازمان و شرکتها هم هست) با احتساب این تخفیف فوقالعاده و عجیبوغریب، به عدد سههزار میلیارد تومان میرسیم. بازهم عدد کمی نیست. از این سههزار میلیارد تومان، سهم کل ورزش ایران، هفتونیم میلیارد تومان میشود؟ با استناد به کدام قانون؟ صداوسیما حق دارد بیخیال این چاه نفت بدون زحمت نشود و دست به هر ریسمانی بزند برای تصاحبش. با این رقمها، واقعا حق مخاطبان تلویزیون است که تصاویر غیراستاندارد و کوچک ببینند؟ کسی یا جایی باید ورود کند و تکلیف را برای همیشه روشن کند. این عددها کجا میروند و اگر واقعی نیست اعداد واقعی از طرف صداوسیما بهطور شفاف گفته شود.
خلاصه اینکه طبق تعرفه رسمی صدا و سیما تنها برای پخش زنده ۶۰ بازی سرخابیها در فصل جاری تلویزیون بیش از ۳۱ هزار میلیارد تومان درآمد دارد حالا فرض کنید تلویزیون برای جذب آگهی بیشترچوب حراج به آنتن خودش بزند، فرضا ۹۰ درصد یعنی تنها ۱۰ درصد از درآمد ممکن را کسب کند رقم ناقابل ۳ هزار میلیارد تومان
در این جدول تعرفه رسمی هر ثانیه آگهی بازرگانی در شبکه سه را برای سال جاری مشاهده میکنید، دقت کنید ردیف برنامه فوتبال برتر که مسئول پخش مستقیم باز یهای لیگ برترفوتبال ایران است چقدراعلام شده است.
منبع: روزنامه فرهختگان
کد خبر 700902 برچسبها فوتبال لیگ برتر فوتبال ایران تلویزیون - صدا و سیمامنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: فوتبال لیگ برتر فوتبال ایران تلویزیون صدا و سیما استقلال و پرسپولیس هزار میلیارد تومان برنامه فوتبال برتر سازمان صداوسیما پخش تلویزیونی حق پخش بازی ها درآمد حاصل پخش بازی وزارت ورزش دو تیم سال گذشته باشگاه ها برنامه ها تعرفه ها پخش زنده شبکه سه رقم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۵۲۹۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادداشت: پیغامی برای هاشم بیگزاده!
به گزارش "ورزش سه"، این روزها بخش قابل توجهی از حاشیههای فوتبال ایران نه از زمین چمن مسابقه بلکه از برنامههای فوتبالی تغذیه میشود.
سناریو: یک بازیکن بازنشسته به یک برنامه دعوت می شود و مجری برنامه با طرح سوالات بعضا نادرست و اغراق آمیز، آن پیشکسوت را به دام رسانه ای خود می اندازد تا پاسخی بدهد که در فضای مجازی دیده شود و به اصطلاح وایرال شود . پرمخاطب بودن البته هیچ مغایرتی به اصول اخلاقی ندارد و این مسئله را نمی توان مورد نقد قرار داد، اما آنچه مورد نکوهش است قطعا بی حرمتی و بی احترامی به قهرمانان و پیشکسوتهای فوتبال است که سالها با عملکرد درخشان خود شادی را به خانه اهالی فوتبال آورده اند.
نکته قابل توجه اینکه در این برنامه ها یک شوخی با یک پیشکسوت برجسته فوتبال می شود (که معمولا هم در برنامه حضور ندارد)، برنامه تمام می شود، مهمان برنامه و مجری به خانههای خود می روند اما سناریوی اصلی پس از آن شروع می شود که در فضای مجازی به واسطه این شوخی مخاطیان فرصت را برای بامزگی بیشتر غنیمت میشمارند و توهین ها آغاز میشود.
بخشی از این فضا معلول این است که در دوران بازی برخی از پیشکسوتان فوتبال، فضای مجازی فراگیر نبوده است و چندان به مانند فوتبالیستهای امروزی مورد توجه قرار نمی گرفتند و درنتیجه، متاسفانه با احترام به تمامی پیشکسوتان ارزشمند فوتبال ایران، تعداد بسیار اندکی از آنها هستند که هرزمان که جلوی دوربین قرار می گیرند، با کری خوانی و شوخیهای نامرتبط سعی در دیده شدن و جلب نگاه مخاطبین دارند.
اگر سخت پیگیر فوتبال باشید، این روزها می بینید که بخش زیادی از پستهای پرمخاطب فوتبال در فضای مجازی مربوط به همین شوخیهای سطح پایین تعلق دارد که اتفاقا یکی از مجریان بسیار مشهور اغلب در مرکز این اتفاق حضور دارد.
امروز هاشم بیگ زاده ستاره سابق تیم ملی در گفت وگو با برنامه صبحگاهی شبکه دو حاضر شد و وارد این ماجرای تکراری شد . این رفتار پرتکرار درحالی از هاشم بیک زاده مشاهده می شود که طبق آنچه که ما از آن مطلع هستیم، برخی از پیشکسوتان از این شوخیهای او و طرح خاطرات گذشته به شدت دلخور هستند.
اما طبیعتا تمام تقصیرها را نمی توان بر گردن پیشکسوتی که بعنوان مهمان برنامه دعوت شده، انداخت و بخش قابل توجهی از این تقصیر متوجه مجریان برنامههای فوتبالی هم می شود.امروز مجری برنامه به مصاحبه اختصاصی خسرو حیدری کاپیتان سابق باشگاه استقلال با آنتن اشاره می کند و به هاشم بیک زاده، مهمان برنامه، می گوید که "خسرو گفته از سیتی پیشنهاد داشته." و درادامه پاسخ هاشم بیک زاده باعث می شود که به نوعی بی احترامی به خسرو حیدری ستاره سابق تیم ملی و کاپیتان سابق باشگاه استقلال صورت بگیرد و هردو با لحنی تمسخر آمیز به این اشاره می کنند که صحبتهای حیدری خلاف واقع است.
ویدئو: 331667ویدئو: 331665
طبیعی است که بی احترامی به خسرو حیدری به عنوان اسطوره باشگاه استقلال و یک فرد موجه با ۹ فصل حضور و ثبت نزدیک به ۶۰ پاس گل و کسب عناوین قهرمانی متعدد، کار جالبی نیست، ضمن اینکه خود سئوال هم واقعی نیست.
خسرو حیدری در مصاحبه خبرساز هفته پیش خود با آنتن اصلا اشاره ای به این نکرد که از منچستر سیتی پیشنهادی داشته است، بلکه صرفا گفت بواسطه عملکرد خیلی خوبش در بازی با الجزیره در ورزشگاه آزادی، چون مالکان باشگاه منچسترسیتی و الجزیره مشترک بودند، به او گفته شده که منچسترسیتی او را می خواهد و هیچ صحبتی از پیشنهاد باشگاه منچسترسیتی به استقلال بابت جذب خسرو حیدری به میان نیامد.
هرچند که اگر چنین پیشنهادی هم بطور رسمی از منچسترسیتی به استقلال داده می شد، چندان دور از ذهن نبود، چون باشگاه منچسترسیتی در آن زمان در ابتدای حرکت رو به رشد خود قرار داشت و کیلومترها با ورژن کنونی منچسترسیتی گواردیولا فاصله داشت و از طرفی، خسرو حیدری هم بی اغراق می توان گفت که در آن زمان، بهترین دفاع راست و وینگر راست آسیا بود که با پاس گلهای متعددش یکی از ستارههای نسل طلایی استقلال بود و بعنوان بهترین پاسور تاریخ باشگاه استقلال، بارها عملکرد درخشانی را از خود با پیراهن استقلال و تیم ملی در عرصههای بین المللی به جای گذاشته بود.
هرچه که هست این روزها دو ضرب المثل در فضای فوتبالی خیلی در ذهنمان مرور می شود، "یک کلاغ چهل کلاغ کردن" و "مرغ همسایه غازه". ضرب المثل اول اشاره به سوالات خلاف واقع و اغراق آمیز مجریان فوتبالی درراستای دیده شدن مصاحبه هایی که می کنند، دارد و ضرب المثل دوم نیز به توهین و بی احترامی است که بعضا به پیشکسوتان برجسته در این برنامههای فوتبالی صورت می گیرد، اشاره می کند. .متاسفانه، ما همواره فکر می کنیم که فوتبالیستهای کشورهای دیگر از ما مستعدترند و ما شایسته هیچگونه دستاوردی در سطح بین المللی نیستیم، این درحالی است که بازی کردن بازیکنان ایرانی در تیمهای معتبر اروپایی مورد جدیدی نیست و بارها در گذشته اتفاق افتاده است و هم اکنون نیز چند ستاره از تیم ملی کشورمان در باشگاههای بزرگ خارجی بازی می کنند.
این را باید درنظر بگیریم که اگر مدیریت فوتبالی به روش صحیح و اصولی آن پیاده سازی شود و استعدادیابی درست و به موقع در کشور صورت بگیرد، چندان دور از ذهن نخواهد بود که بین ۱۰ تا ۱۵ بازیکن بعنوان نماینده ایران در لیگ جزیره بازی کنند. شاید اگر استعدادیابی درست در فوتبال ما صورت می گرفت، خسرو حیدری و مجتبی جباری بعنوان دو ستون نسل طلایی استقلال در دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰، در بهترین باشگاههای اروپایی بازی می کردند و یا مهدی طارمی بجای اینکه گزینه اینترمیلان باشد، به عنوان گزینه اصلی خط حمله رئال مادرید، سه شنبه شب برابر بایرن مونیخ بازی می کرد.
درپایان بار دیگر باید بگوییم که این شوخی ها که از حد سادگی گذشته اند و بعضا مبتذل نیز شده اند، متاسفانه جز لاینفک برنامههای فوتبالی شده اند و درشرایط فعلی، به نوعی یک فضیلت تلقی می گردند و بایستی که با فرهنگ سازی و برخورد مناسب جلوی تکرار این فضاها و بی احترامی ها را گرفت و از طرف دیگر، برنامههای فوتبالی هم سعی کنند که با به اشتراک گذاری مطالب داده محور و تلاش در حل معضلات فوتبال، درراستای توسعه و پیشرفت فوتبال ایران گام بردارند.
سروش سلماسی